همه مردبه دنياميان

دخترآذري

تبلیغات در سایت ما
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما

تبلیغات سایت

همه مردبه دنياميان

     

هرکی ازت پرسید بچه تورکی؟


بزن رو شونش بگو تورک بچه نداره

همه مرد به دنیا میان

یاشاسین تراختور

آذربایجان دیاریمیز

تراختور افتخاریمیز

یاشاسین آذربایجان

یاشاسین تراختور

 

 

تراختورون قهرمانیسی

 

هامی آذریلره

مبارک اولسون

حتمابخونید

 

 

یارو زبونش می‌گرفته،

میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

کارمند داروخونه می گه:

دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما

تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب،

دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه،

می ره به رئیس داروخونه می گه.

اون میآد می پرسه: چی

می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه

چیه؟

یارو می گه: بابا دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه:

تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.

خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه،

نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه

میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

فکر کنم بفهمه

این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

رئیس داروخونه که خیلی

مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

برش داره بیارتش.

می‌رن اون کارمنده رو

میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره

کارمنه می گه: که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو میگه: آره،

همونه.

کارمند میگه: داریم! چطور

نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که

بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی

یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون

کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه

چیه؟

می گه: بابا همون که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و می

گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد.

آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

.

.

.

*دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه*

وایییی عاشششششششششششششششششششششق مردم آزاریم

 

دی ماهی

 

بعضیا توپروفایلشون مینویسن:
من متولد ابانم
من متولد مهرم
من متولد تیرم
برادر من، خواهر من، افتخاره مگه؟
متولد هرماهی هستی باش، فقط با حال و با مرام باش مثل یک دی ماهی

 

 

 

غول چراغ جادو

یه یارو چراغ جادو پیدا میکنه .غول از توش در میاد


غوله میگه : یه آرزو کن تا براورده کنم


یارو میگه: آرزو میکنم همه ی ترکا از روی زمین محو بشن



غوله میگه: سن پوخ ییسن ددونن =))

زبان درازی

برای جلوگیری از غرزدن خانمها چه کار باید کرد ؟

برای جلوگیری از غرزدن خانمها چه کار باید کرد ؟
 

 

 برای جلوگیری از غرزدن خانمها چه کار باید کرد ؟ (طنز)

كياتواين لحظه پراسترس بودن

 

کیا تو این لحظه پر استرس بودن !؟ :))

 

 

یه مسترابایی بود بصورت ذوزنقه شکل

 

 

 

خودش اینجا بود سوراخش نزدیک هسته کره زمین

 

 

 

 

 عکس نوشته های طنز و بامزه! (106)

,,,,,,,

 

 


 
میگن ما تنها ملتی هستیم که :

فارسی حرف میزنیم ..

انگلیسی نسخه مینویسیم ..

عربی دعا میکنیم ..

لری فکر میکنیم ..

و ترکی عمل میکنیم ..

به همین خاطر جهان از کآر های ما در عجبه !! |:

~~


~~

هَـپــــی ولنتــایــن و درررررد ..

هَـپـــــی ولنتـــایـن و کـــــــوفـت ..

هنــوووز ولنتــایـن نیـومـــــــده ..

خـودشـون دوس پسر دارن ..

فک میکنـن مــا هــم از اون خــونــوآده هآشیـم |:

ب مـن خواستیـن تبــریک بگیــن 22 بهمنـی ،

مبعثـــی،تولد امامـی ، هفته دفاع مقـدســی ، آزادی خرمشهــــری ..

بـی تربیتــــآآآی عامـــل استکبــار ||||:
 
 
عکس نوشته های خنده دار و بامزه (158)
 
 
 

نجاتت دادم عزیزم ^-^ ، نمیذارم بخورنت !

عکس نوشته های خنده دار و بامزه (158)

 

راستی ، هنوز هم اون شلوار کرم رو دارم … !......looooool

عکس نوشته های خنده دار و بامزه (158)

 

تصویری از کودکی من ! در حال ورزش صبحگاهی

عکس نوشته های خنده دار و بامزه (158)

 

 

اخ اخ ینی اگه میشد چی میشد ! ^-^

 عکس نوشته های طنز و بامزه! (106)

 

 

نخندین ، مادر خانواده عمرشو داده به شما عکس نوشته های طنز و بامزه! (106)

  

 عکس نوشته های طنز و بامزه! (106)

واقعا كه!!!

واقعا که!!

 

اینی که بالا میبینی، کیبوردای شماست!!!بـــلـــــــــه!!!

 

از بس که نظر نمیدی دیگه داره میپوسه!!! اصلا سالم هست؟؟؟

 

میخوای الآن یه نظر بده که ببینی سالمه یا نه!!

موووووش

 

ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﯼ ﺩﺭ ﻫﺘﻞ ﺧﺎﺭﺟﯽ،
ﺷﺐ : ﺯﻥ ﯾﮏ ﻣﻮﺵ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺖ .
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻮﺷﻮ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ .
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﯽ !
- ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .
ﻣﺮﺩ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ : you know tom and
jerry?
ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ: of course
- ﻣﺮﺩ : jerry is here

 

كارنامه

سلوووووووم ....اومدم و اومدم با كارنامم اومدم ......

 

                                             اين و شماواين كارنامه ي دخمل آذرييييييييييييي

 

20140203_145553.jpg

بتركي ايشالله...

اهم....باعرضي دوباره...يني سلامي دوباره....امروز پس ازروزهااومدم تاپستي بنگارم...
اصن همين ك بعد ازمدت ها اومدم پست بدم خودش كليه!!...
يني الان اگه هيچيَم نگم شما باس ذوق مرگ شين و اينا!!!
 
 
 
 
ﺁﻳﺎ عشق سابقتان شما ﺭﺍ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺭﻫﺎﮐﺮﺩﻩ؟

ﺁﻳﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﺒﺮﻱ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ؟

ﺁﻳﺎ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻴﺪﻱ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به جهنم


الان دیگه مهمونی رفتن به خونه‌هایی که Wi-Fi ندارن وقت تلف کردنه!!
 
 


مرد باید تو روزای سختی دستشو بزاره رو شونه رفیقش بگه:

رفیق این مشکل خودته به من ربطی نداره O_o

 
 

ولنتاین ، ولنتاین ، ننگ به نیرنگ تو !

.

.

.

.

.

.

پول جوانان ما می چکد از چنگ تو ! :|
 
 
 


با وجود اینا نیازی به تحریم و دشمن نیست

اینا دقیقا توی مجلس دارن چیکار میکنند؟

1- تمرین رای گیری میکنن!

2- کلاغ پر بازی میکن!

3- مشورت میکنن!

4- پالام پولوم پلیش بازی میکنن!

5- قانون گذاری میکنن!

6- در حال انجام طرح سوال از رئیس جمهورن!

7-واسه هم شاخ میگذارن!

خداییش دارن چیکار میکنن؟!!

نظر شما چیه؟!

بيرتورك..


نمی خواهم از تمدن 7000 سالهام بگویم، نمی خواهم از غنای زبان مادریام که سوم زبان زنده دنیاست، حرفی بزنم، نمی خواهم از شیرزنان و شیرمردان تؤرک مثالی بیاورم که اکنون یا مثل دهقان فداکار، مال من نیستند، یا مثل بابک نشان بی دینی هستند و مثل ستارخان، امروز لقب اوباش گرفتهاند، انگار که همو نبود که با یک پای سالم مجلس ملیمان را از دست بیگانه درآورد، و سپس لقب سردار ملی گرفت.

نمی خواهم از بازرگان و شهریار و جعفری و طباطبایی و جبهدار و هشترودی و مجتهد و پروین اعتصامی و باغچهبان و رشدیه و صمد بهرنگی و ... بگویم که چه ها به پای فرهنگ و علم و سیاست تو! نریختند.

من و تو با هم در این خاک زاده شدیم. تو وارث تاریخ 2700 ساله شدی و فرهنگ اصیل ایرانی اما من مجبور به نسیان تاریخ 7000 ساله خود شدم و خرده فرهنگ.

تو در مدرسه به زبان مادریت شعر خواندی و جایزه گرفتی و من به دلیل صحبت به زبان مادریام حکم اخراج. کتابهایمان پر بود از عکس نیاکان تو و من بی هیچ نژاد و تاریخی! همه جا نشانهای از فرهنگ اصیل تو بود و من با تمدن 7000 ساله بی نشان و مدرک بودم. برای تو آثار تاریخی می ساختند! و آثار تاریخی من هر روز ویران می شد.

در جشن های ملی تو به دلیل جکهای زیبای ترکیات تشویق می شدی و من شرمنده. تو تنها به این دلیل که می توانستی زبان مادریت را حرف بزنی با سواد بودی و من با اینکه در هفت سالگی دومین زبان را آموخته بودم بی سواد و کودن!